همهٔ ما در زندگی اهداف مختلفی داریم که یکی از مهمترین ابزار رسیدن به آنها، برنامه ریزی و تعیین اهداف بلندمدت است. انگیزه و میل درونی ما برای رسیدن به اهدافمان، اگر درست انتخاب شده باشند، بالاست. اما گاهی در زندگی آنقدر درگیر فراهمکردن شرایط رسیدن به مقصد و هدف نهایی میشویم که در نهایت فراموش میکنیم که کسب افتخارات کوچک در میانه راه را جشن بگیریم. چون در ذهن ما فقط و فقط رسیدن به هدف مهم است اما مهمتر از رسیدن به هدف، لذت بردن از مسیر است. ما نباید تمام شادی و خوشحالی خود را محدود به زمان رسیدن به هدف کنیم و از نقش قدردانی از افتخارات کوچک غافل شویم. اصلاً چرا باید افتخارات کوچک را جشن گرفت؟ در ادامه لزوم انجام این کار را توضیح خواهم داد.
واقعیت این است که ما هرچقدر هم که با قدرت و انرژی زیادی در مسیر آرزوها و اهداف خود در حرکت باشیم، ممکن است برخورد با چالشها در میانهٔ مسیر، از انرژی ما بکاهد و انگیزه خود را برای ادامه مسیر از دست بدهیم. ما با قدردانی از افتخارات کوچک و جشن گرفتن آنها، نتیجه تلاشهای خود را در مسیری که تا کنون طی کردهایم، میبینیم و انگیزه میگیریم که با قدرت و تلاش بیشتری به سمت اهداف خود در حرکت باشیم.
گاهی وقتها در زندگی، انرژی ما در برخورد با اتفاقات مختلف پایین میآید، دپرس میشویم و برای اینکه حال بد ما تکمیل شود، احساس بیارزشی نیز به سراغ ما میآید. چون فکر میکنیم هیچ دستاورد مفیدی در زندگی نداشتهایم. اینجاست که یادآوری دستاوردهای ریزودرشت ما به خودمان و قدردانی از افتخارات کوچک میتواند تحولی در حال ما ایجاد کند و باعث شود که احساس خوبی نسبت به خود داشته باشیم.
وقتی عادت کنیم که در زندگی افتخارات خود را ببینیم و از هر فرصتی برای جشن گرفتن آنها استفاده کنیم، پس از مدتی به طور ناخودآگاه بر روی نقاط قوت خود متمرکز میشویم. آنگاه بجای راهی که پیش رو داریم، به مسیری که تا به اینجا طی کردهایم و آنچه تاکنون به دست آوردهایم نگاه میکنیم و بهتدریج ذهنیت " من میتوانم" در ما تقویت میشود و اعتماد به نفس ما افزایش مییابد.
جشن گرفتن افتخارات کوچک باعث میشود که ذهن خود را از شلوغیهای کار و تلاش دور کنیم و فرصتی برای ارزیابی مسیر پرپیچوخم رسیدن به هدف، بیابیم. با تحلیل راهی که پیمودهایم و افتخاراتی که کسب کردهایم، میتوانیم بفهمیم که آیا مسیر را بهدرستی طی کردهایم؟ کجای مسیر هستیم و کدام راههای جدیدی را میتوان امتحان کرد.
حالا که متوجه اهمیت قدردانی از افتخارات کوچک زندگیمان شدیم، باید بدانیم که چگونه میتوانیم این کار را انجام دهیم.
ما برای رسیدن به هر دستاوردی، تلاش و استمرار به خرج دادهایم. پس باید اولین نفر از خودمان صمیمانه تشکر کنیم و برای قدردانی، هدیه برای خودمان بخریم. این هدیه میتواند خرید یک کتاب یا گل باشد و یا دعوت خود بهصرف شامی در رستوران مورد علاقهتان. با این کار انگیزه میگیرید که با تلاش بیشتری برای رسیدن به هدف بعدی تلاش کنید.
قطعاً استراحت بعد از کار و تلاش، لذتبخش خواهد بود. پس، باید بعد از تلاش برای کسب دستاوردی، کمی استراحت کنید و به روح و جسم خود اجازه دهید تا برای مدتی در آرامش باشند.
قطعاً لطف خدا و کمکهای دیگران در کسب دستاوردهای ما مؤثر بوده است. پس باید از آنها قدردانی کنیم و به آنها یادآوری کنیم که چقدر کمکهای آنها، مسیر را برای ما هموارتر کرده است.
فراموش نکنیم که از مسیر رسیدن به اهدافمان لذت ببریم و شادی خود را در رسیدن به هدف و دستاورد اصلی گره نزنیم و از هر فرصتی برای قدردانی از افتخارات کوچک خود استفاده کنیم.
4 می، روز جهانی افتخارات کوچک مبارک.
آیا شده دردی در جسم خودتان داشته باشید و نسبت به آن بیتفاوت باشید و به دکتر مراجعه نکنید؟ نه! مگر میشود دوست داشته باشیم درد بکشیم؟!
پس چرا خیلی اوقات نسبت به دردهای روحی خود بیتفاوتیم؟ چی میشه که ما فکر میکنیم دردهای روحی مثل دردهای جسمی احتیاج به درمان ندارند؟
از قدیم گفتن عقل سالم در بدن سالم، اما امروزه ما میدانیم که این رابطه دیگر یکطرفه نیست و یک بدن سالم حتماً به یک عقل سالم احتیاج دارد.
خیلی وقتها مشکلاتی در زندگی ما به وجود میآید که اگر برای حل آنها اقدام نکنیم، در روح و روان ما تأثیر جدی میگذارند و ما مجبوریم همیشه آنها رو مثل یک زخم به دوش بکشیم. آنوقت هر روز خستهتر و فرسودهتر میشویم، دیگر حال دلمان خوب نیست و انگیزه نداریم.
تازه محققان به این نتیجه رسیدند که منشأ اکثر مشکلات جسمی، مربوط به مشکلات روح و روان هست. ممکنه پیشآمده باشد که وقتی بهخاطر مشکلات گوارشی به دکتر مراجعه کرده باشید، دکتر به شما گفته باشد که دردهای شما عصبی است. یا وقتی استرس دارید دچار پرخوری یا کمخوری میشوید که اثرات بدی به همراه دارد! پس تأثیر مشکلات روان و ذهن روی جسممان کاملاً ملموس است.
امروزه مراجعه به روانشناس و مشاوره، مخصوص افرادی که مشکل جدی روحی دارند، نیست. شما میتوانید راجع به هر مرحلهای از زندگیتان که دغدغه دارید، از مسائل و مشکلات روزانه گرفته تا روابط عاطفی و دغدغههای فردی، با روانشناستان صحبت کنید و کمک بگیرید.
گاهی وقتها ما لازمه از روانشناس کمک بگیریم تا بتونیم خودمان را بهتر بشناسیم. اگر ما توی زندگی، نتوانیم به یک شناخت نسبی از خودمان برسیم، آنوقت در انتخاب تصمیمها و مسیرهای مهم زندگی دچار تردید میشویم و نمیتوانیم انتخاب درستی داشته باشیم. حتی ممکن است سردرگم شویم و در آخر هم افسرده بشویم. ما با مراجعه به روانشناس و استفاده از تستهای مختلف شخصیتی، میتوانیم به شناخت بهتری از خودمان دست پیدا کنیم.
همچنین اگر اختلالات خاص، فوبیا، عادات مخرب و هر مشکل دیگری دارید که زندگی شما را تحت تأثیر قرار داده است، باید هر چه زودتر به روانشناس مراجعه کنید.
همانطور که برای هر مشکل جسمی به دکتر متخصص همان مشکل مراجعه میکنیم، بدانیم که هر روانشناس نیز در یک زمینه خاص متخصص است. مثلاً اگر در بحث روابط عاطفی احتیاج به مشاوره داریم، نباید به سراغ روانشناس تربیتی و یا شخصیتی برویم.
یادمان باشد که جلسات مشاوره برای اثربخشی، استمرار لازم دارد. نباید عجول باشیم و پس از یکی دو جلسه خسته بشویم و هیچ اثری از بهبود نبینیم و رها کنیم. شاید هم ممکنه احساس خوبی که بعد از جلسات اول داریم، باعث بشود فکر کنیم مشکل حل شده و ادامه ندیم. با این کار شما وقت و هزینه خودتان را هدر دادید. البته همیشه جلسات مشاوره طولانیمدت نیست و ممکن است با یکی دو جلسه، به اتمام برسد. اما خب فراموش نکنید که حتماً باید تا آخر ادامه بدید.
حتماً قبل از شروع جلسات مشاوره، تحقیقات لازم را برای انتخاب روانشناس انجام بدید و با روانشناسان مجربی در ارتباط باشید.
در آخر باید بدانید که در جلسات مشاوره مهمترین مسئله ارتباط راحت شما با مشاور است. حتما همه مسائل خود را بدون ترس بیان کنید و بدونید که قراره بهتون کمک بشه.
9 اردیبهشت، روز مشاوره و روانشناس به دانشجویان و متخصصان این رشته مبارک.
همیشه حواسمان به جسم و مخصوصاً روحمان باشد توی زندگی!
شاید با شنیدن کلمهی آرزو، یاد روزهای تولدمان میافتیم که باید قبل از فوت کردن شمعها آرزو کنیم. تاحالا از خودتون پرسیدید که چرا باید آرزو کنیم؟ اصلا آخرین باری که آرزو کردید، کی بوده است؟
ما با داشتن آرزوست که به فعالیتهای زندگی خودمان جهت میدهیم و شوق رسیدن به آرزو، هر چند که بزرگ باشد، باعث ایجاد انگیزه در ما میشود و تلاش و استمرار ما را در زندگی رقم میزند. با داشتن آرزو، امید به زندگی و انگیزه رسیدن به آرزوهایمان را داریم.
قطعا رسیدن به آرزوها برای هر کسی خوشحال کننده است. خوشحال کنندهتر این است که سهمی در برآورده شدن آرزوهای دیگران و خوشحالی آنها داشته باشی، مخصوصا کودکان. چون کودکان سریع احساسات خود را بروز میدهند و خوشحال میشوند.
در دنیا، سازمانهایی وجود دارند که هدف اصلی آنها آموزش به کودکان بیمار برای داشتن آرزو و تقویت امید به زندگی به آنهاست. همچنین از اصلیترین فعالیت آنها کمک به برآورده شدن آرزوهای کودکان بیمار و خوشحال کردن آنهاست. این سازمانها در 45 کشور مختلف فعالیت دارند. این خیریهها از کودکان میخواهند که آرزوهای خود را برای این موسسه بفرستند، چون شاید توانستند که آرزوی آنها را زودتر برآورده کنند و آنها را خوشحال کنند.
از معروفترین و فعالترین سازمانها میتوان به موسسه Make A Wish Foundation اشاره کرد. این موسسه در فرهنگسازی و خوشحالسازی تمامی کودکان 2 ساله تا نوجوانان 17 ساله مبتلا به بیماریهای مهلک فعالیت دارد. این موسسه تاکنون 300.000 آرزو را برآورده کرده است.
"کریستوفر گراسیوس" پسری هفت ساله بود که مبتلا به سرطان خون بود و آرزو داشت پلیس بشود و بتواند افراد مجرم را درگیر کند. افسری به نام ران کاکس تصمیم گرفت او را در 29 آوریل 1980 به آروزیش برساند. این اتفاق در 29 آوریل سال 1980 بهانهای شد که افراد به این فکر افتادند که با برآورده کردن آرزوهای کودکان بیمار، باعث خوشحالی آنها شوند. و در نهایت این اتفاق باعث ایجاد بزرگترین سازمان خیریه کودکان در جهان شد. از دیگر خیریههای فعال در این زمینه میتوان به Sunshine Foundation و Kids Wish Network اشاره کرد.
با نامگذاری روز 29 آوریل بنام روز جهانی آرزوها، کشورهای بسیاری این روز را جشن میگیرند و افراد زیادی با شرکت در این جشن و کمکهای خیرخواهانهی خود، آرزوهای کودکان را برآورده میکنند.
"کریستوفر گراسیوس" مبتلا به سرطان خون بود. او 7 سال داشت و همیشه در بازیها نقش پلیس را داشت و آرزویش این بود که در آینده پلیس بشود. وقتی او بخاطر بیماری خود در بیمارستان بستری شد و پزشکان دیگر امیدی به بهبودی او نداشتند، اطرافیان تصمیم گرفتند که او را به آرزویش برسانند. به همین خاطر افسری بنام ران کاکس با تیم پلیس هماهنگیهای لازم را انجام داد که او بتواند سوار ماشین پلیس شود.
آن روز به کریس، یونیفرمی رسمی و متناسب با اندازهاش، به همراه کلاهی مخصوص اهدا کردند که کاملا شبیه پلیسها بشود و کریس توانست یک روز کامل سوار ماشین پلیس شود و با هلیکوپترها گشتزنی کند.
فردای آن روز، کریس در حالی که بسیار خوشحال بود بخاطر اینکه به آرزوی خود رسیده است، از دنیا رفت.
این اتفاق انگیزهای برای تشکیل موسسات خیریه برای برآورده کردن آرزوهای کودکان بود. این موسسات از لحاط مالی سودی ندارند اما سود اصلی آنها خوشحال سازی و امید به زندگی همهی کودکان جهان است.
دقت کردید که وقتی ظهر موقع ناهار میشود و شما مشغول کار و درس هستید، یه دفعه شکمتون یاداوری میکنه که گرسنتونه و وقتی ساعت را نگاه میکنید میبینید موقع ناهاره؟
یا مثلا دیدید افرادی که به کشورهای دوری سفر میکنند، تا مدتی درگیر تنظیم ساعت خواب خود هستند؟ و یا به یکباره نصف شب گرسنه میشوند؟
یا وقتی اول فروردین ساعتها 1 ساعت جلو میاد، تا چند روز انگار یک چیزی تنظیم نیست و طول میکشد تا به آن عادت کنید؟
همه اینها کار ساعت بیولوژیکی بدنه
ساعت بیولوژیکی یا ساعت زیستی، فعالیتهای بدن را طبق یک برنامه مشخص، زمانبندی میکند. این ساعت، خواب و بیداری، دمای بدن، تعادل مایعات بدن و سایر عملکردهای بدن همچون زمان گرسنه شدن را کنترل میکند.
ساعت بیولوژیکی بدن با ایجاد و یا تغییر شدت بیماریهای مختلف در ارتباط است. به طور مثال خطر سکتههای قلبی و مغزی در صبح بیشتر است. چون انقباض عروق خونرسان به قلب و مغز در این هنگام بیشتر است. به همین دلیل اکثر سکتههای قلبی و مغزی برای کسانی که دچار مشکلات قلبی و فشارخون هستند، حدود ساعت 9 صبح به اوج خود میرسد. حتی درد دندان نیز با ساعت بیولوژیکی بدن در ارتباط است. حساسیت دندان در هنگام شب بسیار زیاد است و در حدود 3 بعدازظهر کمترین مقدار است. به همین دلیل توصیه میشود بهتر است در این ساعات به دندانپزشک مراجعه کنید.
به طور کلی اختلال در ساعت بیولوژیکی بدن، ریسک ابتلا به سرطان، سکته، آسم، افسردگی و دیگر بیماریها را افزایش میدهد.
مشکلات خوابی که ساعت بیولوژیک بدن با آنها مواجه میشود، به هورمونی به نام ملاتونین (melatonin) مربوط است. ملاتونین به بدن کمک میکند که به خواب برود و در خواب بماند. روشنایی و تاریکی روی میزان ترشح هورمون ملاتونین در بدن تأثیر میگذارد. روشنایی روز به بدن میگوید ملاتونین کمتری بسازد ولی بیشترین مقدار ملاتونین در شب ساخته میشود.
وقتی ساعت بیولوژیکی بدن شما مختل شود، میتواند علائمی از خوابآلودگی در روز تا افسردگی ایجاد کند. با داشتن یک برنامه منظم برای خواب میتوانید به کاهش این علائم و تنظیم ساعت بیولوژیکی بدن کمک کنید.
یکی از عواملی که در تولید ملاتونین و در نتیجه کیفیت خواب اختلال ایجاد میکند، نورهای مصنوعی است. اگر شما از جمله افرادی هستید که تا دیروقت پای لپتاپ خود مشغول بکار هستید و یا در رختخواب قبل از خواب، گوشی خود را چک میکنید و در فضای مجازی میگردید، احتمالاً با سحرخیزی مشکل دارید و در ساعات اول صبح خوابآلود و کسل هستید. نور آبی که از وسایل الکترونیکی ساطع میشود مانع تولید ملاتونین میشود و ساعت بیولوژیکی بدن ما را به تعویق میاندازد. باید سعی کنیم که حداقل دو ساعت قبل از خواب، با لپتاپ کار نکنیم و تلویزیون نبینیم. همچنین اصلاً در رختخواب، گوشی و فضای مجازی را چک نکنیم. این کار علاوه بر کیفیت خواب ما، بر روی ضمیر ناخودآگاه ما نیز تأثیر بدی میگذارد.
با قرارگرفتن در معرض نور خورشید، میتوانید تولید ملاتونین را متوقف کنید. این کار به تنظیم ساعت بیولوژیکی بدن شما کمک میکند؛ بنابراین باید بهمحض بیدارشدن، پردههای خانه خود را باز کنید تا در معرض نور بیشتری قرار بگیرید. با این کار علاوه بر تنظیم ساعت بیولوژیکی بدن، انرژی خود را برای انجام کارهای روزانه چندین برابر میکنید.
ورزش، باعث بهبود کیفیت خواب میشود و به شما کمک میکند که خواب بهتری داشته باشید. با انجام روزانه حداقل 10 دقیقه فعالیت هوازی، علاوه بر کمک به داشتن خواب راحتتر، در کاهش استرس نیز مؤثر است. بهترین زمان برای ورزش، صبح زود و بعدازظهر است، چون دمای بدن بالاتر است و وقتی در ساعات بعدی دمای بدن کاهش مییابد، به خواب باکیفیتتر و راحتتر شما کمک میکند. قرارگرفتن در معرض نور طبیعی در فضای باز برای حفظ ریتم شبانهروزی شما مفید است.
همچنین میتوانید با قدمزدن صبحگاهی در زیر نور خورشید، با یک تیر دو نشان بزنید و ساعت بیولوژیکی خود را با ورزش و نور خورشید بهبود ببخشید.
خوابیدن در اواسط روز به مدت 20 تا 30 دقیقه، علاوه بر رفع خستگی شما به افزایش انرژی شما نیز کمک کند. چرتهای طولانی شما را به چرخه خواب عمیق وارد میشوید و بعد از بیدارشدن، احساس خستگی و خوابآلودگی بیشتری دارید؛ بنابراین میتوانید از ساعت زنگدار استفاده کنید تا از چرت میان روزی حداکثر استفاده را ببرید.
با خوردن شامهای چرب و پرادویه قبل از خواب، میتوانید حسابی باعث اختلال در خواب شب و در نتیجه ساعت بیولوژیکی بدن خود شوید. برای جلوگیری از آن باید شام خود را چندین ساعت قبل از خواب و همچنین سبک میل کنید. همچنین مصرف کافئین در اواخر روز میتواند در خواب اختلال ایجاد کند. بنابراین باید از عصر به بعد، کافئین مصرف نکنید.
همة نکاتی که مطرح شد به افزایش کیفیت خواب شما و تنظیم ساعت بیولوژیکی شما کمک میکند. با تنظیم آنها و داشتن لایف استایلی سالم، به افزایش سلامت جسم و روح خود کمک بسیاری میکنید.